چرا خیلی زود دیر میشود؟
چرا از ماهواره،
اینترنت و موبایل برای آسیبزدن به اخلاقیات جامعه و انسانیت استفاده میشود؟
چرا خانوادهها و اکثر جوانان و
نوجوانان و حتی کودکان از موبایل، ماهواره و اینترنت آسیب میبینند؟
آیا سکس پردازی با ابزار رسانهای نو، جهان را از افسردگی و خستگی نجات میدهد؟
آیا پرنوگرافی برای جامعه میتواند مسکن
دردهای بیکاری، اعتیاد، فقر باشد؟
آیا پرنوگرافی وآزادی اخلاق جنسی وتوسعه همجنس گرایی، همان آزادی
است؟
متأسفانه باید گفت چه زود دیر شد؟. استفاده ابزاری از بهترین رسانهها به اسلحهای برای تهدید امنیت روانی و
اجتماعی جامع، فرهنگها و خانوادهها و افراد تبدیل شد... .
اینترنت با همه مقدساتش در راه اعتلای پژوهش
بدست گروهی وارد میدان جنگ با اخلاقیات شد.
ماهواره با همه عزّتش در راه اعتلای اطلاع رسانی و آموزش همگانی اسباب تهدید
اخلاقیات شد.
موبایل با همه نجابتش درراه اعتلای رفاه و امنیت به ابزاری برای
تشویش اذهان عمومی مبدل شد.
راه برون رفت ازاین تهدیدات چیست؟ آیا باید جلوی پیشرفت علم رسانهای
و ابزارهایش را گرفت؟ آیا باید برای کاربران گواهی صلاحیت گرفت؟
آیا باید آن را بشدت کنترل کرد؟
در مرحله اول
باید گفت آیا این ابزارها عنصر تهدید به شمار میآیند؟
براساس مشاهدات موجود میتوان
گفت: همواره هر ابزاری که در جهان بمنظور رفاه حال عموم پدید آمده، از همان ابزار
برای ابطال رفاه کاربر نیز استفاده شده است. مثلاً استفاده از چاقو، دینامیت،
آمفتامینها و هر ابزاری که برای رفاه مردم و شهروندان، تمدن، و فرهنگ و پزشکی و... وجود
دارد، قطعاً مورد سوءاستفاده ابزاری قرار گرفته است. حتی دین هم آلت دست گروهی از
روحانی نماها و مفسران نامنزه دینی قرار گرفته است و عدهای مطامع خود را از پشت
نقاب دین بدست میآورند... که بیبصیرتی
در دینداری و علم هم میتواند حجاب راه تکامل باشد چه برسد به ابزار تهدید!
اگر در انقلابهای جهانی؛
انقلاب کشاورزی در بابل، انقلاب
صنعتی و رنسانس در اروپا، و انقلاب رسانهای و تحولات مجازی بوجود آمده است به
تعداد همه این تحولات و دگرگونیهای ریز و درشت، راه برای تأذی و احاطه جان و
روان ملتها وجود دارد. مثلاً: درانقلاب
کشاورزی آفات نباتیایی وجود دارند که در پایین آوردن سطح کیفی و تغذیهای نقش
دارند، همچنین کشت مواد افیونی نیز در بطن کشاورزی بصورت تروریسم کشاورزی در جریان
و تکاپوست.
و در انقلاب صنعتی نیز ابزاری برای تهدید و کشتار ملتها بوجود آمده
است، مثلاً: از دینامیت و باروت برای قتل نسلها بهره برده شده است. و در انقلاب
رسانهای گاه رسانهای برای دروغپردازی و تشویش افکار عمومی در خدمت ستیزهجویان
قرارگرفته و عامل اصلی جنگ روانی علیه ملتهاست. اگر نگاهی گذرا به سطح فرهنگ مردم
جهان داشته باشیم. هر قوم و نژاد و آئینی، ملیّت خود را برتر از تمدنهای دیگری میپندارد
و این آغاز کشمکش است برای ثبات و اثبات این عقاید واهی. اکنون که انقلاب رسانهای با پدیده رادیو،
ماهواره، اینترنت، موبایل با همه لوازم و کاربریهایش در جهان که در دسترس همه
طبقات، فرهنگها و گروههای سنی وجود دارد. جهان را میتواند به دهکده کوچکی مبدل
کند تا همه ساکنان زمین از حقوق هم با
خبرشوند، آزادی جریان اطلاعات وجود دارد یا باید داشته باشد.... اگر روزی در حوزهی فرهنگی روزنامه حرف اول اطلاع رسانی را
میزد، امروز تلفن همراه با اتصال به دنیای آزاد مجازی به منظور تأثیرگذاری در
افکار عمومی امکان هر گونه اطلاع رسانی را به سرعت از منبع مولد به مقصد صورت میدهد.
و توقع مردم بر این است که از اوضاع خود و دیگران مطلع باشند. تحولات اقتصادی، سیاسی؛ نظامی و استراتژیک، فرهنگی که با حضور اینترنت در جهان بوجود آمده علاوه بر
چشمگیر بودن، بسیار جدی و لازم است و غیر قابل انکار و طرد است. در هر صورت علیرغم استفادههای بسیار مفید، این
ابزار تهدیداتی نیز دارد: مثل نقش اتومبیل در رفاه حال مردم جهان که متأسفانه روزانه هزاران نفر بر اثر تصادف رانندگی در
جادهها کشته میشوند. و انرژی برق که روزانه دهها نفر بر اثر حوادث برقی کشته میشوند. و انرژی گاز هر ساله در فصول سرد سال عده زیادی
از مردم جهان بامرگ خاموش از بین میبرد... آیا باید جلوی استفاده از اتومبیل،
برق و گاز... را گرفت؟ آیا باید جلوی
استفاده از چاقوی آشپزخانه، جراحی و... را گرفت؟ آیا باید جلوی کشت مواد مخدر را
گرفت؟
بلکه باید همه این موارد را فرصت برای توسعه ورونق تلقی کرد و فرصتها را با قوانینی متقن و رفاه پسند ارتقا داد.
در آئین
شکوهمند اسلام مصرف مشروبات الکلی و مسکرات حرام است. زیرا این نوشیدنی مضر حال و سلامتی افراد
شناخته شده است. اما گروهی که تابع این اعتقادادت نیستند مجاز به استفاده علنی آن
در سطح جامعه نیستند و با قوانین بازدارنده میتوان آن را بسرعت کنترل نمود تا از عواقب و حواشی آن در امان بود. و چون در فرهنگ دینی و ملّی این عمل بسیار ناپسند است و ذهن عموم هم
نسبت به کنترل آن تشویشی ندارد... اما نمیشود
از فواید برق و گاز و اتومبیل و چاقو، دینامیت و آمفتامینها و کدئینها غافل
ماند. زیرا در صورت قانونمند کردن نحوهی استفاده و احتیاط و آگاهیبخشی در مقابل حوادث میزان موارد مرگ و میر بوسیله
انرژیها، که خود ابزار رفاهی است. عوارض و تهدیدات کاهش مییابد.
با فرهنگسازی
و جایگزینهای بهتر، خطر استفاده از آنها منحصر به افراد سبکسر میشود. مثلاً حدیثی
از امیرالمومنین وجود دارد که میفرماید: «اگر متعه را حرام نمیکردند هیچکس زنا نمیکرد مگر شقیترین مردمان» شقاوت مورد نظر ایشان قطعاً نوعی بیماری روانی و
فکری است که ریشه در جهل و بیبصیرتی آنان دارد. بنابراین وجود افکار غلط و
منحرف برای استفاده از هر ابزاری خطراتی را نیزبه همراه خواهد داشت. میگویند جلوی
بیمار روانی چاقو و چنگال نگذارید در دسترس کودکان دارو، بنزین و مواد شوینده و ...
نگذارید در زندان بسیاری از وسایل زندانیان کنترل میشود چون امکان استفاده منفی بخاطر حضور افراد نامنزه، خطر
ساز است.
چرا در اینترنت و ماهواره و
موبایل و برخی از مجلات این تهدیدات وجود دارند؟ عطف مقدمه پیشین بنظر میرسد؛ خیلی از این ابزارها(تصاویر، فیلمها، هرزنامهها) با برنامهی هدفدار برای تغییر ذائقه و تربیت جهانبینی جدید صورت میپذیرد و چون مخاطب خاص خود را دارند
بنظر صاحبان شبکه، سایتها، سردبیرها عمل ناپسندی نیست. بلکه سودآور و نیاز جامعه جهانی است. و البته این مسئله به بررسی بیشتری برای تعیین خیانت بنگاههای تربیت ذائقه و مهندسان تدبیر جهان بینی نو، نیازمند است.
آیا در عراق تظاهر به مسایل جنسی همانند بلژیک براحتی عنوان میشود؟
قطعاً پذیرش اینگونه مسایل که ریشه در ساختارجامعهی مذهبی و فرهنگ بومی
جوامع دارند که در فرهنگهای متفاوت یکسان نیست. ناگفته نماند که بد بودن و قبیح بودن
بسیاری از مسایل و فعالیتها و فکرها و روشها نیز منوط به همین تفاوتهاست (تفاوتهای فرهنگی). مثلاً رعایت حجاب در ایران
و برخی از کشورهای اسلامی اجباری است اما در فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی
برداشتن حجاب اجباری است. یا آموزش مهارتهای جنسی در غرب اجباری است. اما در کشورهای جهان سوم، و جوامع بسته یا در حال توسعه (رشد
نیافته) و کشورهای اسلامی نادیده گرفته
شده است. متأسفانه مؤدیان و مبلغان دینی ما برای تربیت و آگاهیبخشی صحیح جنسی کودکان و نوجوانان
بسیار بیرغبت و کاهل بوده و هستند. وغالبا از آن بعنوان خطوط قرمز معارض با حیا و عفت عمومی یاد کردهاند. آمار نشان میدهد بیشترین مخاطبان و مشتریان و طرفداران پرنوگرافی کشورهای حوزهی خاورمیانه و در حال توسعه هستند.
بنظر میرسد یکی از دلایل پر طرفدار بودن سایتهای سکسی در جهان سوم و کاربرهای فراوان آن در حوزه کشورهای اسلامی میتواند عدم
آموزش صحیح اخلاق جنسی به کودکان و نوجوانان باشد، که بحث بسیار مشروحی را در خصوص چگونگی آموزش میطلبد. بطور کلی کودک و نوجوان حق دارد از دنیای وجود خود
بداند، از جنسیت و غریزه و کششهای درونی خود بداند پس بهتر است والدین با بهترین و سادهترین
گویش مسایل جنسی را به کودک در حد بسیار نازل و سادهای بیاموزند تا کودک از بزهکاران و افراد غیرموظف و بیمبالات و بیاطلاع این موضوعات را نیاموزد و تجربه نکند! بی تردید کودکان تا سن 15
سالگی باید به کاربرد اعضای بدن خود مطلع باشند. آن هم در حد و بضاعت خودشان، زیرا باید آگاهانه خود
را از آسیبها و سوءاستفادهها در امان بدارند. نوجوانان باید از موقعیت جنسی
خود مطلع باشند و برای کنجکاوی به دنیای بزرگترها وارد نشوند. متأسفانه بدترین
راه فهماندن امورجنسی به کودکان و نوجوانان رها کردن و حتی جلوگیری کردن آنان از
فهم جنسی خود است. برای جلوگیری از
انحراف جنسی کودکان و نوجوانان باید به تربیت جنسی کودک و نوجوان در محیط خانواده
و مدرسه با دقت بسیار ظریف و نگاه و اشراف روانشناسانه همت کرد. با توجه به اینکه نقش والدین در این آموزش بسیار پر رنگتر از بقیه میباشد.
بنابراین آنها باید برای آموزش تربیت جنسی کودکانشان آموزش ببینند و مطالعه کنند. مطالعه کتابهای آموزش جنسی
کودکان توسط والدین از ابتدا بسیار جدی است و لازم است.
مثلا والدین برای آموزش و تربیت جنسی میتوانند به کتابهای مفیدی همچون:
1- تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ترجمه
دکتر میر فصیحی
2- روانشناسی تربیت جنسی ترجمه تقیزاده
3- روانشناسی جنسی ترجمه صمد نوری فرود
4- خانواده وسایل جنسی کودکان دکـتر علی قائمی و... مراجعه فرمایند
و یا با
گل گشتی در سایتهای آموزشی و تخصصی به این امرمبادرت ورزند و قطعاً با مطالعه دقیق راه کار مفیدی برای حفاظت از
کودکانمان پدید خواهد آمد.
متأسفانه بسیاری
از کودکان برای کنجکاوی بیشتر به موارد دیگری دست میزنند که به انحرافشان و یا
سوءاستفاده از آنها ختم میشود. و بطور یقین اگر کودکی بداند که چه عواقبی پشت
پرده این کنجکاویهاست هرگز در این مسیر قدم نمیگذارد. پس باید به کنجکاویهای
کودکانه، نسل خود با بهترین وعلمیترین روشها پاسخگو باشیم و گاه خودمان عامل طرح باشیم و به سرعت و دقت به آن پاسخگو باشیم.
آمار سوءاستفاده و جرایم جنسی علیه زنان وکودکان در جهان بسیار بالاست این
آمارها نشان میدهد که اغلب این جرایم به علت ملاحظهکاری و حیای بیمورد خانواده و والدین و
کودکان رخ داده است.
موارد زیر از روشهای مناسب برای پیشگیری از این جرایم میباشد.
از
دسترس خارج کردن کودکان کنجکاو به موبایل
مجهز و شبکههای معلومالحال بصورت بسیار محرمانه و جدی که خود او هم متوجه این مورد نشود، غفلت نکنیم.
برای کودکان میشود از گوشیهای سادهتر استفاده کرد و یا به اتفاق فرزندان خود به سراغ رایانه برویم. کودکان باید بدانند چه چیزی را برای جستجو میطلبند.
سایتهای خوب را بشناسیم و حوزههای تحقیق آنها را بدانیم و راهنمای نت گردی آنها باشیم.
فیلمها را با او تماشا کنیم نقاط ضعف بعضی از برنامهها ( فیلم، کارتون، بازی و...) که کودک آنرا استفاده
میکند را بدانیم. به کنجکاویهایش دقت کنیم
و هوشمندانه به آن پاسخ بگوییم. از مشاوران تربیتی برای چگونگی پاسخگویی به پرسشهای معنا دارشان کمک بگیریم. بیتردید شناخت دوستان کودکانمان به ما در مسیر آموزش شخصیت
او کمکهای زیادی خواهد کرد.
بهتر است با دوستان فرزندانمان آشنا شویم بنابراین با
خانوادههایشان حداقل یک جلسه ارتباط برقرار کنیم و از مطالبات بینشی و نگرانیهای هم مطلع شویم و... هرگز از مورد ارزیابی قرار دادن
کودکان نهراسیم، نیازی به ذرهبین و دوربین مخفی نیست. پس از آموزشهای لازم فقط
به او اعتماد کنیم و از دور به او و همه
خواستهها و فعالیتهایش اشراف داشته باشیم. به کودکانمان اعتبار معنوی هدیه کنیم
و او را در مورد مسایل خودش صاحب نظر بدانیم و خطاهایش را با راهنماییهایمان
برطرف سازیم. بیگمان مطالعه این آثار به
ما در پرورش جنسی و روحی کودکان در حد نیاز و خواستههایمان کمک خواهد کرد. البته این نکته نیزضروری است: فعالیتها، اعتقادات
و روشهای ما در زندگی تأثیر ماندگار و گزافی در پرورش روحیات کودکان خواهد گذاشت.
برای نوجوان و جوانان در سطح دبیرستان یک واحد
درسی به نام «مهارتهای زندگی و اخلاق جنسی» بگذاریم و همین یک واحد درسی در دوره
راهنمایی بنام «مهارتهای زندگی» و کلیات مورد نیاز نوجوان نو بالغ را در آن لحاظ
کنیم بطور قطع حضور و استفاده از کارشناسان
مشاوره و روانشناسی درمجتمعهای آموزشی و علمی بسیار ضروری بنظر میرسد.
میتوان همه کنجکاویهای جنسی
را به سادگی توضیح داد. میتوان راه حفاظت از آسیبهای جنسی را براحتی به دانش
آموزان القا کرد. و میتوان بصراحت از غریزه
جوانی سخن گفت و راهکارهای مراقبت از آسیبها را در آن لحاظ کرد. پس از همه مهمتر برای مصونیت از آسیبهای نوجوانان و جوانان بحث
آموزش جنسی به آنهاست. ضرورتی ندارد که از طرح مسئله بترسیم. و یا آن را خلاف حیا بدانیم. بزرگترین معضلات فهم دینی و اخلاق جنسی در حیای بیجا نهفته است. حیای بیجا درنگاه دین اسلام عیب و گناه به شمار رفته است. حیایی که حجاب فهم و عزت و رفاه باشد مذموم است.
امروزه چون نوعی بینظمی
در فهم جنسی کودک، نوجوان و جوان وجود دارد باید با توان مطالعاتی و با هوشیاری و مدارا به همه این نابسامانیهای ذهنی کودکان
و نوجوانان پاسخهای متقن و منظم و قانع کنندهای بدهیم.
ناهنجاری در فهم و کنجکاویهای
جنسی :
در عرصه ی کنجکاوی 3 گروه و مقطع در پویش وجود
دارند:
1- کودک برای فهم و کنجکاوی
2-
نوجوان برای دقت و کانوندهی
3- جوان برای تجربه.
هر 3 گروه درجایگاه خود آسیب پذیرند.
گزارشی ازیک تحقیق
میدانی معتبر در سال 2006 بصورت رندوم و بدون لحاظ کردن شرائط سنی و جنسی نشان میدهد. که در جامعه کنونی از بین 100 موبایل مجهز به 89% این ابزار می توانیم با جرات بگوئیم خطر ساز
بودهاند. زیرا با بررسی اتفاقی موبایلها غالب یافتهها حاکی از استفاده نا بجا از این
ابزار بوده است.
دلیل آنها برای نگهداری فیلم و تصاویر غیر اخلاقی و مستهجن:
1- کنجکاری و چشم چرانی 2- خودارضایی 3- تجربه.
1) مرحله کنجکاوی و چشم چرانی: برای چشمچران دیدن صحنههای محرک هرگز اشباع شدنی نیست و باعث ورود به مرحله دوم خواهد شد
و بقولی چشم جاسوس قلب است.
2) مرحله
خود ارضایی: لذت از دیدن صحنهها بطور قطع عامل ورود به مرحله بر انگیختگی جنسی
شده و باعث بسیاری از بیماریهای روحی و روانی و جسمی است، که درصد بالایی از
کاربران به آن مبتلایند و در حقیقت پس از مدتی راه برای ورود به مرحله سوم یا تجربه
خود به خود گشوده میشود.
3) تجربه: متأسفانه گروه زیادی از کاربران به تجربه جنسی
نامشروع نیز مبادرت میورزند گاه ارتباط
به جنس مخالف و حتی همجنس بازی برای اشباع غریزهای که مدتها توسط دستگاه، شبکه
و... در اختیارش قرار میگیرد و گاه نیازمند به عنصر محرکی برای رفع عطش شده که گاه
با افراد غریبه آغاز میشود و یا گاهی با دوستان، گاه با اقوام، کودکان و حتی
محارم و.... چون برای رفع عطش نیاز آتشینی که وجودش را تحت شعاع قرار داده باید تجربهای حاصل کند... و
متأسفانه آنچه که فراوان وجود دارد علاقمندان به تجربه از کودک و نوجوان و جوان و
حتی بزرگسالانی هستند که مدتها آمادگی خود را اعلام کردند. حتی اگر این تجربه به
ازدواج ختم شود، تصور نمایید که استحکام این ازدواج چگونه است؟ در هر صورت دنیای
سکس در فضای مجازی، میتواند بلای خانمان
سوزی را در زیست و معیشت فرد، خانواده و جامعه ببار
آورد. و در دراز مدت با تغییر ذائقه و بحران هویت، جوانان و نوجوانان هرزهای را خواهیم داشت که از علم ، هنر و
تخصص و تعهد و تعبد جدا شدهاند و به جنگ
نابرابری تن دادهاند که با بیتوجهی مهندسان فرهنگی و امنیتی و غفلت خانواده و با کنجکاوی خود
به سراغشان رفتهاند.... حتی فتنه مواد افیونی هم به پای آنها نمیرسد و
البته در بسیاری از روابط آزاد استفاده از مواد مخدری مانند شیشه و کریستال و کراک
نیز روش تحریک و ارضای جنسی منحصر بفردی
معرفی شده است که جنگ اتم هم به پای آن نمیرسد.
برای مصونیت جوانان از بیماریهای انحرافی
و افسردگی و خمودگی نیاز به روشهایی است
که بهترین روش:
1)آموزشی جنسی به کودکان
2)پایبندی خانوادهها به اخلاقیات
3)طهارت رسانهها، میباشد.
قطعاً نمیتوان همه سایتها، شبکههای سکسی را بست زیرا خلا تربیت و عدم جایگزینی لذت بصری و معنوی سالم در این گذار قابل اغماض نیست و همچنین شبکهها مانند قارچ
روزانه یکی پس از دیگری برای جلب مخاطب سر
برون میآورند.
پس نیازمند ذائقه پروری سالم در برآوری عطش و پرکردن خلاهای مغفول با کالاهای مصرف فرهنگی جاذب و سالم و درک بینیازی در این حوزه توسط کاربر هستیم.
اما اهداف ذائقه سازان و گردانندگان این سایتها چیست؟ استعمارگران نو و مهندسان تغییر سبک زندگی و ذائقه به دنبال تک قطبی کردن جهان برای حضور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی هستند. این آرمان محقق نمیشود مگر با استفاده از ابزار سکس و خشونت.
1- تجارت : خلا نشاط در جوامع و جذابیت فیلمها، تصاویر سکسی که برای همهی سنین و طبقات فرهنگی
جهان وجود دارد مخاطبان روز افزونی نیز
خواهد داشت. در آن میتوان به تجارت فاحشه – فیلم و بازیگر و.. پرداخت که عواید بسیاری
در انتظار صاحبان شبکه ها – هنرپیشهها و
فیلمسازان (کارگردانان و تهیه کنندگان) و حتی قاچاقچیان بردگان جنسی خواهد بود.
2- انگیزه سیاسی و امنیتی: همانگونه که قبلاً گفته شد صاحبان سایت و شبکهها میتوانند در دراز مدت با هزینهای بسیار نازل به فرهنگها، ملتها و حتی دولتهای بزرگ فشار وارد کنند و به آنان از لحاظ اقتصادی _ سیاسی _علمی _ اجتماعی و
مذهبی بصورت خیلی جدی آسیب برسانند و امکان هر گونه مخالفتی را در آینده نزدیک از
ملتها و دولتهایی که خود بخود تحقیر شده و یا مستعمره غیرمستقیم شدهاند بردارند که بیشک این انگیزه در
استعمارگران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بیشتر دیده میشود. در پس پرده سیاسی و امنیتی
این شبکه ها، لابیهای بزرگ دولتی پنهان شدهاند که در پی غارت غنای فرهنگی و مذهبی
و اقتصادی تودههای جوان و در کلان "سرمایه ملت" آن جامعه را برنامهریزی
کردهاند. تحقیر و تضعیف هویت فرهنگی و اعتقادی و سیاسی و اقتصادی بزرگترین خواسته
لابیهای برانداز است.
3 -
انگیزه فرهنگی و مذهبی: میتوان گفت بزرگترین نوع استعمار و استثمار، استعمار
فرهنگی و مذهبی است که با این استعمار همهی وجود مردم در اختیار استعمارگران قرار
خواهد گرفت که بیواسطه و بیارتباط با هدف قبلی نیست. بلکه این انگیزه بعنوان سر هرم
و نوک پیکان برای تعدی و غارت سیاسی _ اقتصادی
است.
4 -
انگیزه پزشکی بهداشتی "آموزش و درمان" : شاید تنها موردی که میتوان در آن تأمل
کرد همین اصل از انگیزهها است. در دنیای
بیماریها بیماری جنسی (ناتوانیهای جنسی...)
از نوع خود منحصر بفرد میباشد. چون این بیماری با روح و روان فرد و شریک جنسیاش درگیر
میشود. بنابراین تأثیر عمیقی در رابطه همسران و در معاشرتهای خانوادگی در سطح جامعه
دارد که عمده مشکلات زوجین برای گسست پیوند زوجیت عدم ارضای صحیح جنسی نسبت به هم
میباشد:
دومقوله ی 1- ناتوانی
جنسی 2-
بیش فعالی جنسی
اشتیاق بیش از حد
جنسی در یکی از زوجین و عدم تمتع و تمکین در یکی دیگر از زوجین نیز یکی از معضلات خانوادگی و برانداز نظام خانوادههاست. (تعدد ازدواج برای کسانیکه اشتهای جنسی زیادی دارند و بیمبالاتی در رفتارهای جنسی) را باید جدای این مورد فرض کرد.
اما ناتوانی
جنسی بیشک براندازتر از قسم دوم خواهد بود. چون در ازدواج آرامش غریزی ملاک است.
تعداد همسرانی که در دنیا به این بیماری مبتلایند بسیار زیاد است. که علم سکسولوژی
برای درمان آنان حتی استفاده از فیلم برای کاربرد روشهای بازیگرانه و آموزش صحیح
لذت بردن را تجویز کرده است. مطابق با عقیدهی بسیاری از اطبای سکس، در جای خود باعث سلامت هم شده است. گروهی دیگر از
ناتوانان جنسی با درمان بیماریهای هورمونی و درمان بیماریهای عفونی و روانی سلامت
خود را باز مییابند.
اما نکته اینجاست که
راز سلامت جنسی در روشهای آمیزش جنسی – نوع برخورد و معاشرت و لحاظ بسیاری از مسایل
ریز جنسی که حتی در احادیث ائمه و برخی آیات قرآن هم مشهود است وجود دارد. برای این
منظور دانشمندان و پزشکان برای پیشگیری از بیماریهای جنسی و لذت بردن منطقی و راز
لذت بردن از آمیزش جنسی و برای درمان بیماریها و غفلتهای جنسی به آموزش سکسی دست
میزنند. و امروز بسیاری از پزشکان علیرغم تجویز داروها به آنها پیشنهاد میکنند
که همسران به اتفاق هم یا جدای از هم فیلم ها و تصاویر جنسی را ببینند و تحریک
شوند و یا آموزشهای لازم را در چگونگی مقاربت و درک لذت جنسی ببینند.... و برای کسانیکه هنوز ازدواج نکردهاند و در شرف ازدواج یا در دوران
نامزدی به سر میبرند هم فیلمها و برنامههای آموزشی برای سلامتی جنسی و روشهای لذت بردن صحیح جنسی را آموزش میدهند و هدف دیگر آن با
در نظر گرفتن برخی از وجوه مثبت برای کسانیکه تازه ازدواج کردهاند آموزش سکس میباشد
که در جای خود میتواند مفید و هم میتواند
مضر باشد. اما در شریعت اسلامی هر گونه
رفتار مخاطرهآمیزی که باعث فساد و تهییج افکار و عفت و حیا باشد مذموم و منفی و حرام شمرده شده است. و تشخیص
آن نیز با مراجع و پزشکان است. از نگاه برخی از مراجع دینی حتی آمیزش جنسی همسران
اگر به این منظور باشد که طرفین شخص دیگری را در بستر در مخیله تصوّر کنند حرام و
کریه شمرده شده است. در هر صورت نظر بینابینی علوم روز و تحولات دینی و سنّتهای
غیرقابل تغییر دینی شرط است. در این جا با در نظر گرفتن همه لحاظهای آموزش بهداشت
و درمان که با سفارش پزشکان معالج و یا روانشناسان این شبکه فعالند یا فیلمهایی
ساخته میشود. میتوان وجوه مثبت و منفی آن را با در نظر گرفتن شرایط حاشیهای آن
و همینطور امکان درمان و زندگی بهتر را نیز در جای خود لحاظ کرد.
5 - انگیزه هنری : پرنوگرافی و به تصویر کشیدن جذّابیتهای فیزیکی
و جنسی امروزه جزء هنرهایی در ردهی نقاشی و عکاسی و هنرهای نظیر آناتومی و مجسمهسازی قرار گرفته است. امّا در برخی
از شبکههای ماهوارهای گاه برای روسبیگران زن و ژیگولهای مرد برنامههای تبلیغاتی
نیز ساخته و پخش میکنند. بطورکلی این نوع رفتار غیرمنصفانه بنظر میرسد
وعلاوه بربهداشت روان و بیماریهای جنسی، بنیان بسیاری از زندگیها را سست میکند. و ذهن
پاک نوجوانان و جوانان را با هنرپیشه و تاجر جنسی آلوده میکند. و امر ازدواج را
به خاطر آن مضحک کرده و اسباب پدید آمدن بیماریهای روانی در جامعه خواهد شد. امروزه
بسیاری از فاحشهها در کشورهای مختلف با در اختیار دادن شماره تلفن و آیدی و چت و تجمع در کلوبهای سکسی و یا CD برای خود و یا بنگاه خود به کار اقتصادی – سیاسی
– اجتماعی و فرهنگی به تبلیغات مشغولند. گویا این روابط برای آنان نوعی پیشه و تخصص به شمار
میرود.
اما حقیقت این است که بسیاری از هنر پیشگان برهنگی و سکس خودشان نیز از خود متنفرند زیرا تنفروشی در ازای کار و پول و خدمات جانبی آن
را نوعی پستی میدانند. هیچ زنی حاضر نیست
تا با او مثل دستمال کاغذی رفتار شود. اگرچه
مسئله فاحشگی به تنهایی قابل بحث و ارزیابی و کاوش است. اما
هرگز مورد انتظار توقع زنان موقر و زیبا نیست. زیبایی دلیل بر پیگیری ابتذال نیست و
مردی و مردانگی و فتانت زنانگی فقط برای آزادی ارضای غریزه نیست. شاید برخی از فاحشهها اشتهای سیری
ناپذیر و عطش بالای جنسی در خود دارند که با آن کار خود را ارضا میکنند. اما برخی
دیگر از فاحشهها برای مشهور شدن و شهرت و هنرنمایی آن را پیشه خود کردهاند، تا مورد
رغبت و توجه مخاطبان قرار گرفته و در نهایت انگیزهی مالی نیز بر آن مترتب است. در سینمای
ما نیز متأسفانه عزت خانوادگی و لذت از زندگی در هدفی چون ازدواج برای غالب نقشهای بازیگران جوان و پیر در همه سریالها
و فیلمهای سینمایی کشور ما در نظر گرفته شده است. بدین منظور که فرجام هر فیلم
و سریالی به ازدواج یکی یا چند نفر از نقشها طی هر شرایطی بطول میانجامد که بیتردید
عواقب شوم چنین القائاتی فحشا و بیمبالاتی و پرورش ذهن انگیزشی برای اغلب مخاطبان
خواهد بود. یکی از اضلاع مثلث عشق و
ازدواج، ضلع سرخ و هوس آلود عشق است: که در آن جذابیتهای فیزیکی – میل جنسی – احساس
عاشق بودن ملاک است. در پی آن اشتغال فکری با یک معشوقه خیالی و غیر واقعی حاکی از
عشقورزی با همان نگاه اول، که در این حالت مقدار زیادی برانگیختگی ذهنی و بدنی
وجود دارد و تا زمانی که رابطه عاشقانه به سرانجام نرسد این شرایط پایدار است و این
شیفتگی ابلهانه در غالب شخصیتهایی که یکباره عاشق میشوند وجود دارد. تا هنگامیکه این نوع روابط و اهداف وجود دارد
بطور قطع آمال و اهداف نهایی همه جوانان و حتی عَزبهای پیر و کهنسال عاشق شدن بوده
و حتی تجربه برای دوستیهای نامشروع را
دوست خواهند داشت. بنابراین خود صدا و سیما، کارگردانان و تهیه کنندگان فیلمها
هم مقصرند که ذائقه مردم را با اشباح ضلع
سخیف عشقی مشوش و آلوده کردهاند. لذا ضروری است که نباید فقط بدنبال این ضلع از
زوایای عاشقانه عشق باشند. چون نتیجه آن ازدواجهای ناموفق – طلاق قبل از ازدواج – مرگهای زودرس(خودکشی، شوهرکشی وهمسرکشی)
و فروپاشی خانوادههاست. اگرچه در همه این سرخوردگیها عدم رویکرد به باطن دین و
اعتقادات مذهبی مشهود و جدی است. اما تهیه کنندگان و نویسندگان هرگز از دین و
اعتقادات مذهبی برای لذت بردن از زندگی و رفاه بهتر و امنیت کاملتر سخن به میان نیاوردهاند، و یا فیلمی مؤثر درست نشده یا ضعیف و سخیف به اکران رسیده است و در کل گروه زیادی
از عوام، دینداری را فقط ریش و یقه و چادر و نماز میدانند. بلکه صداقت، لطافت و
هوشیاری و شجاعت و چشم پوشی از گناهان
کوچک و بزرگ و بصیرت و... در دین را بطورکل فراموش کردهاند بالطبع فرجام تلخ آن در مراجعه به جذابیتهای نامشروع و بیصداقتی
و چشم چرانی و زنا و مساحقه و لواط باید جست. آنچه را که دین برای غریزه جنسی در
نظر گرفته است خاموشی نیست. بلکه اطفا صحیح شهوت جنسی است. همواره انسان در کشاکش زندگی خود با ناملایماتی همراه است که اطفا غریزه جنسی اسباب آرامش بسیاری از ناملایماتی را فراهم میکند.
از نگاه امام علی(ع) ارضای صحیح جنسی عامل بهبودی و رهایی از دردها و بیماریهاست. در دین اطفا شهوت بواسطه:
1) ازدواج دائم در هر شرایط سنی پس از بلوغ جنسی (بیداری و اشتهای جنسی)
2) ازدواج
موقت و در شرایط نامساعد غریزی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و... را لحاظ کرده است. روابط آزاد بواسطه ازدواج
موقت بی معناست.( اشاره به حدیث امام علی ( ع ) ص 4)
هر زن و مردی در شرایط نیاز میتوانند برای
اطفای شهوت خود، دور از همه ناملایمات اقتصادی– فرهنگی، غریزه خود را ارضا کنند.
ازدواج موقت مطابق با فتوای مراجع دینی :
1- ازدواج موقت برای زنان شوهردار حرام است.
2- برای
دوشیزگانی که به سن قانونی نرسیدهاند و در اجتماع ممیز نیستند یعنی تابع ولایت دیگران
(پدر، پدربزرگ) هستند بدون اذن پدر جایز نیست. اما برای دوشیزگانی که با شرایط
قوه تمییز؛ عدم والدین صالح، عدم حضور و یا عدم قید حیات آنان و یا عدم صلاحیت
اجتماعی و عقلی والدین، بلامانع است. و
مطابق با فتاوی بسیاری از مراجع بزرگوار، درصورت اضطرار ازدواج موقت برای دوشیزگان
مستقل بالغه و رشیده اذن ولی، لازم نیست و حتی بعضا به برخی از شرائط سنی هم اذن اختیار داده شده است. و همچنین
غیرباکره نیز به اذن ولی نیازی ندارد.
3- مردان
زندار و بی زن با هم فرقی ندارند چون حق
انتخاب با خود زنان است. با این سخن زنان مطلقهای که متارکه کردهاند و پس از
مدتی شرایط ازدواج برایشان مهیا نشده است و مایل به ازدواج مجدد هستند و یا اینکه
برای اطفای غریزه خود دچار مشقت هستند نیازمند به شوهر موقت میباشند. همه زنان و
دختران مجرد و مستقل و رشیدهای که بیم فساد دارند و یا شهوت جنسی برآنان غلبه
کرده و پناهی ندارند نیز ازدواج موقت پاسخگوست. مردانی که همسرانشان در اثر بیماری
توانایی جنسی ندارند یا اینکه در سفرهای بلند مدت در مشقت هستند نیز برای بهرهبرداری و تمتع جنسی مجاز به متعه هستند. البته تفاوتی در داشتن و نداشتن همسر برای
مرد وجود ندارد چون هدف اطفای شهوت است. دانشجویان مرد و زن و کارگرانی که در
شهرهای دور به دور از همسر زندگی میکنند متعه بهترین راه برای آرامش روحی است. احکام متعه با شرایط آن، در رساله توضیح
المسائل همه مراجع بزرگوار قابل رویت است. «مهریه» و «مدت» دو اصل مهم و آسان در
متعه هستند که باید در ازدواج موقت به آن توجه و عمل کرد. بنابراین نه تنها سرکوبی شهوت در زن و مرد در
اسلام منع شده است بلکه استفاده آزاد و ابزاری از آن نیز مذموم شناخته شده است.
راههای برون رفت از خمودگی و افسردگی فرهنگی :
- باید فضای
فرهنگی جامعه را به نشاط سوق داد. مثلا اواخر شب برنامههای بسیار جذاب و طنز عمومی - اجتماعی
را در تلویزیون لحاظ کرد تا مردم با روحیهی شاداب و چهرهی خندان و دل خوش به رختخواب بروند.
که بیشک این خلا و ایجاد انگیزه برای
استعمارگران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی فرصتی استثنایی به شمار میرود. در پس پرده سیاسی و امنیتی
این شبکهها، لابیهای بزرگ دولتی پنهان شدهاند که در پی غارت غنای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی تودههای جوان و در کلان با روحیه شادابتر، صبح از رختخواب خستگیها برخیزند.
(*منظور از برنامههای جذاب فیلمهای ضد اخلاقی نیست).
1)تعدد شبکههای تلویزیونی و تخصصی کردن شبکهها و پخش فیلمهای سینمایی جدید و جذاب و یا طنز هر شب در هر شبکه پخش شود و نیاز سنجی و نظرسنجی شود چه فیلمهایی
را به نمایش در آوریم که برای نشاط جامعه نیاز است.
2) برای کودکان کارتونهای جذاب با دیالوگهای سالم
پخش شود و ذائقه کودک را با مفاهیم اسلامی و معنوی تربیت داد.
3) برنامههای مذهبی بصورت یک شبکه تخصصی شبانهروزی و مجزا با حضور کارشناسان متخصص و فیلمهای
مذهبی پخش شود.
4) برداشتن فشار روانی حاصل از مسائل اقتصادی وسیاسی و فرهنگی از مردم.
5) برای هر مناسبتی برنامههای تلویزیون
از روال عادی خارج نشود... و به جای آن به تنوع و تخصص شبکهها بها داد.
6) ترویج فرهنگ ازدواج آسان و متعاقب آن ارزش سلامت روانی فرد و خانواده.
اقتصادی :
1) بالا بردن توان خرید مردم – فشار فاقه از قشر کم درآمد و متوسط زدوده شود. انگیزههای تولید اقتصادی در کشور تشویق شود و فضای کسب و کار رونق یابد.
2) اشتغال متناسب با تخصص برای همه میسر شود.
3) بهبود وضع معیشتی مردم و اصلاح گرانیها و انهدام فسادهای اقتصادی و ایجاد فضای نشاط روانی
و بهبود رضایتمندی اقتصادی.
4) ازدواج آسان و کم هزینه (یکی از بهانههای بیگاری جنسی زنان در سطح کلان
فقر اقتصادی است.)
سیاسی
:
1) جلب حمایت مردمی و افزایش صداقت پردازی نسبت به مردم و برخورد صادقانه در فعالیتهای سیاسی و
اقتصادی و... دولت.
2) بالا بردن ضریب امنیت اجتماعی و متعاقبا افزایش رضایتمندی در حوزه رفاه نسبی.
3) برخورد شدید با قاچاقچیان مواد مخدر که موجب از هم پاشیدن بسیاری از
خانوادهها و ایجاد بیبند و باری و رواج طلاق و بیکاری در جامعه گردیده
4) برخورد شدید با توزیع کنندگان مسکرات و
مشروبات.
5) برخورد قاطع با رشوه و اختلاس و پولشویی که غالبا از بدنهی مردم جدا هستند.
6) فراهم کردن نظرسنجیها و دریافت نظرات مردم بصورت زنده و پویا برای کسب رضایتمندی.توسط سیستمهای امنیتی.
اجتماعی :
1) ذائقه پروری و طرح و برنامه مفید برای مدهای تیپ، لباس.
2) تشکیل کارگروههای پیشگیری از جرایم در رسانه ملی با مهندسی عمیق در تهیه
برنامهها.
3) فرهنگسازی برای بهبود اصلاح مصرف و الگوی سازمانی مصرف صحیح و بهبود وضعیتهای اجتماعی و معیشتی. و بکارگیری فرهنگ سبک زندگی اسلامی
4) حذف عوامل آسیب زایی چون راهکارهای بینتیجه، خشونت ولاقیدی.
5) ترویج روح تعاون و همدلی فرهنگی، سیاسی و
اقتصادی در بین مسئولین.
در پایان از همکار و برادر فرهیختهام دکتر محیالدینی بخاطر تشویقم به نوشتن این مقاله قدردانی کرده و آرزوی سلامتی
برای این عزیز فرزانه و بزرگوار را دارم، و از خداوند برای همه مردم میهنم عافیت
و سرافرازی و صلابت و رفاه را آرزومندم.
حمیدرضا ابراهیم زاده - بابلسر
کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.